خرگوش كوچولو یكریز عطسه میكرد: اچه! اچه! اچه!
خرگوش كوچولو به سمت پزشك جنگل رفت و سر راه به آقاخرسه رسید. بعد هم به بچهسنجابها رسید؛ اما یكریز عطسه میكرد... .