در یكی از شهر ها دختری به نام گلنار با یك درخت و پرنده زندگی می كرد.
وقتی گلنار به دنیا آمد پدربزرگ گلنار درختی را در باغچه كاشته بود. بعدها یك پرنده هم آمد و روی درخت گلنار زندگی كرد. درخت و پرنده و گلنار با هم دوستان مهربانی بودند. گلنار هر غروب در حیاط می نشست ...