یكی بود، یكی نبود. زیر گنبد كبود، توی دشت بزرگ و سرسبزی كه خیلی قشنگ بود، چوپانی با گلهاش روزگار میگذراند. او زندگی شاد و پُر سروصدایی داشت. گوسفندها «بعبع» میكردند. بزها «معمع» میكردند. سگها «اواو» میكردند... .
كتاب گویای «خاله ستاره و بزغاله» در كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان تولید و با همكاری پایگاه كودك ایرانصدا منتشر شده است.