هدی و عزیزجون با همدیگه به یه فروشگاه كتاب رفتن تا كتاب بخرن. هدی یه كتاب خوب انتخاب میكنه. عزیزجون از هدی میخواد كه زودتر برگردن خونه؛ برای اینكه قرار بود هدی بره خونهی عمو محسن، ولی هدی اصلاً دوست نداره بره اونجا... .
این داستان با زبانی ساده و روان كودكان را با مفهوم «صِلهی رَحِم» آشنا میكند. در این قسمت از برنامهی «یك آیه، یك قصه» عزیزجون به آیهی 25 سورهی مباركهی «رعد» اشاره میكنن. خداوند در این ...