تَق تق تق تق بر در زد، بابا از بیرون آمد رفتم در را وا كردم، شادی را پیدا كردم بابا آمد نان آورد، با لبخندش جان آورد خسته اما خندان است، دریایی بی پایان است...
تَق تق تق تق بر در زد، بابا از بیرون آمد رفتم در را وا كردم، شادی را پیدا كردم بابا آمد نان آورد، با لبخندش جان آورد خسته اما خندان است، دریایی بی پایان است تَق تق تق تق بر در زد، بابا از بیرون ...