یه روز دویدم و دویدم تا به یه شاپرك رسیدم. واااای چقدر قشنگ بود. براش یه شعر خوندم.
دویدم و دویدم به سبزهها رسیدم رو فرش سبز سبزه گل قشنگی دیدم كنار گل نشستم نفسزنان و خسته دیدم كه روی آن گل شاپركی نشسته سفید و سرخ و آبی دو بال رنگارنگ داشت لطیفتر از پر گل ...