روزی، روزگاری پادشاهی بود كه پسرش میخواست با دختر شاه مقتدری ازدواج كنه. نام دختر «شاهدخت مالین» بود؛ اما از اونجایی كه پدرش فرد دیگهای رو در نظر داشت، شاهزاده رو جواب كرد. با این همه اونها اینقدر به هم علاقمند بودن كه تحمل جدایی نداشتن.
افسانهی «شاهدخت مالین»، نوشتهی «یاكوب لودویگ كارل گریم» و «ویلهلم كارل گریم» معروف به «برادران گریم» است. این داستان را «هرمز ریاحی»، «نسرین طباطبائی» و «بهزاد بركت» ترجمه كردهاند و انتشارات ...