حال مادرم خوب نیست. باید مراقبش باشم و برایش شعر بخوانم.
حال مادر خوب نیست بازهم تب كرده است در اتاقش طفلكی صبح را شب كرده است شام او یك كاسه سوپ با كمی جوشانده بود خسته بود و بازهم كارهایش مانده بود گفتم امشب شسته ام ظرف های شام ...