لاك پشتی با ماهی كوچولویی توی دریاچه دوست شده بود و هر روز با هم بازی می كردند. لاك پشت هر روز از قشنگی های جنگل برای دوستش تعریف می كرد.
ماهی كوچولو آرزوی دیدن جنگل را داشت و یك روز از لاك پشت خواست تا او را با خودش به جنگل ببرد. اما لاك پشت به ماهی كوچولو گفت كه تو بیرون از آب نمی توانی زندگی كنی، اما با خودش فكر كرد تا با حیوانات ...