توی یه دشت بزرگ چند تا مزرعه بود كه كشاورزها با حیواناتشون اونجا زندگی می كردند.
هر كدام از حیوانات مسئولیت و كاری داشتند. توی یكی از مزرعه ها خانم مرغه صاحب چند جوجه شده شده بودند. بین جوجه ها جوجه ایی بود با دم بلند طلایی كه بهش دم طلایی می گفتند. یك روز صبح، جوجه طلایی كه ...