هفت جوجه اردك در كنار یك مزرعه زندگی می كردند. رو به روی مزرعه دشتی بود كه رودخونه ایی در آن جریان داشت.
یك روز یكی از جوجه ها به بقیه گفت بیایید با هم به رودخانه برویم و همه جوجه ها قبول كردند. بچه ها روی تخته ایی رفتند و شروع به بالا و پایین پریدن كردند، اما تخته روی آب حركت كرد و جوجه ها را با خود ...