من یه گربه ی كوچولو تو شهر غزه ام. خیلی سردم شده. دختر كوچولوی مهربون، توی این سرما، از من مراقبت كرد حالا نوبت منه تا محبتش رو جبران كنم.
دختر كوچكی در غزه دلش میخاد كه به مدرسه بره، اما خب این روزها نه لباس گرمی هست و نه شرایط خرید لباس جید. گربه كوچولویی كه مهرمانی دختر كوچولو را می بیند تلاش میكند از زیر آجرها و آوارها، كلاف آبی ...