هوا كم كم داشت گرم می شد. بچه های ننه دریا كم كم داشتند از سفر برمی گشتند.
قطره های آب منتظر بودند كه خودشان را به زمین برسانند. باد به ابرها كمك می كرد و به سمت دریا و به سمت خشكی بروند. قطره هایی كه توی خشكی ریخته می شدند از دل جنگل و دشت، توی رودخونه ها جاری شدند و دوباره ...