میمون كوچولو هر وقت با اسباب بازی هاش بازی می كرد آنها را جمع نمی كرد و مادرش از این موضوع ناراحت بود.
یك روز در جنگل قرار شد كه مسابقه نقاشی گذاشته شود و میمون كوچولو هم خیلی خوشحال شد و چون نقاشی اش خوب بود فكر می كرد كه در مسابقه اول می شود. اما میمون كوچولو فقط دو تا از مدادرنگی هایش را پیدا ...