دختر كوچولوی داستان ما بیدار كه شد صبحانه خورد و شروع به بازی كرد.
بعد از ناهار با دوستش فرشته مشغول بازی شدند تا هوا تاریك شد. بعد از مسواك آماده خواب شد. ماه توی آسمان بود. چشم هاش رو كه بست فرشته خواب خوشحال شد و دختر كوچولوی ما مشغول دیدن خواب شد. داستان"فرشته ...