علی كوچولو با صدای مادر بیدار شد و نگاه كرد و دید خونه حسابی شلوغ شده و مادر مشغول انجام كارهاست.
مادر به علی كوچولو گفت كه علی باید حسابی به او كمك كند تا از پس كارها بر بیاد. علی خیلی عجله داشت كه كاسه های آش را برای همسایه ها ببرد و تند و تند از مادرش می پرسید كه آش كی آماده می شود. این برنامه ...