ماه قشنگ توی دل تاریك آسمان می نشست و غصه می خورد. ماه دوست داشت روی زمین زندگی كند.
ماه ،ابرها و ستاره های پر سرو صدا را دوست نداشت. ماه فقط دخترش مهتاب را دوست داشت. ماه و مهتاب هرشب با هم بازی می كردند. اما یك شب مامان ماه خیلی ناراحت بود و با دخترش مهتاب بازی نكرد. ماه خوابید ...