دانا پسر خیلی خوبی بود كه به پدر ومادرش كمك می كرد و آسمان را هم خیلی دوست داشت.
دانا دلش می خواست آسمان را از نزدیك ببیند و دوست داشت توی آسمان دوستی داشته باشد. پدر بزرگ دانا مجسمه ساز بود و همیشه برای او مجسمه های كوچك می آورد. پدر بزرگ برای دانا یك اسب بالدار هدیه آورد. ...