همه جا سفید بود و خرگوش كوچولو دلش می خواست بهار از راه برسد.
برف ها داشت آب می شد و خرگوش كوچولو كه منتظر بهار بود از خواب بیدار شد و تند تند به طرف جنگل رفت. او فكر می كرد كه بهار در جنگل است. در راه جنگل پایش در چاله ی بزرگی افتاد. خرگوش كوچولو گفت: حتما ...