مرغ و خروسی توی مزرعه ای زندگی می كردند. مرغ چاق و چله هر روز لونه رو آب و جارو می كرد و غذا درست می كرد.
یك روز كه هوا خوب بود خروسه برای پیدا كردن غذا بیرون رفت، اما یادش رفت كه غذا پیدا كنه و تا ظهر توی هوای خوب گشت و گذار كرد. نزدیك ظهر با دانه برگشتو مرغه مزرعه كه خیلی گرسنه اش بود با سرعت شروع ...