مادر مهمان داشت. او خانه را مثل دسته ی گل مرتب كرده بود.
مادر، مریم كوچولو را صدا كرد و گفت: برو اتاقت را تمیز كن و لباس گل گلی ات را بپوش چون مهمان ها خیلی زود از راه می رسند. مریم كوچولو هم مشغول بازی شد و یادش رفت اتاقش را مرتب كند. مهمان ها از راه ...