علی كوچولو با پدر بزرگش د رجنگل قدم می زد و مثل همیشه كلاه حصیری و عینك آفتابی اش را هم با خودش آورد.
ناگهان باران بارید و علی كوچولو و پدربزرگش با عجله به كلبه برگشتند و كلاه حصیری علی كوچولو در جنگل جا ماند. داستان"كلاه حصیری مهربان" در شبكه رادیویی سلامت تهیه و تولید شده است. این برنامه در ...