گنجشك كوچولو زیر باران حسابی خیس شده بود.
گنجشك كوچولو فكری كرد تا بتواند پرهایش را خشك كند. او رفت اتو را آورد تا پدرش پرهایش را خشك كند. گنجشك كوچولو یك بار دیده بود كه پدر جورابش را با اتو خشك كرده بود. حالا او هم می خواست پرهایش را ...