قنبر پسر مهربان و ساده دلی بود كه در نزدیكی جنگل زندگی می كرد.
روزی قنبر ببری را دید كه در قفس گیر كرده است. ببر از قنبر خواست تا نزدیك شود و او را آزاد كند. ولی قنبر ترسید. ببر گفت كه ببر ها سر قول شان می مانند ...