درخت بزرگ و تنومندی توی باغ بزرگی بود كه بیشتر برگ هایش از تشنگی زرد شده بود.
خورشید گرم و تابان می درخشید و درخت از بی آبی تشنه شده بود. ابرها گوشه آسمان بودند و خورشید مهربون ابرها را صدا زد. ابرها با سرعت آمدند و روی سر درخت باران ریخت. داستان "باران" در شبكه رادیویی ...