پیرمرد و پیرزن فقیری با هم در خانه ای كوچك زندگی می كردند و در كنار آن ها خانواده های ثروتمندی زندگی می كردند.
آنها خیلی دوست داشتند مثل همسایه های خود ثروتمند باشند، تا اینكه روزی فرشته آرزوها به خانه آن ها آمد و پیرزن به او آب و نان داد و فرشته گفت كه می تواند سه آرزو آن ها را برآورده كند. داستان "سه ...