در یك روز گرم تابستان كه دانی كوچولو از تخم بیرون آمده بود، رفت تا از كسی بپرسد مادرش كجاست.
دایناسور كوچولو نمی دانست كه كیست. حیوانات دور او جمع شدند و هیچ كس دانی كوچولو را نمی شناخت. دانی كوچولو ناراحت شده بود و تصمیم گرفت دنبال مادرش برود. داستان "دانی كوچولو" در شبكه رادیویی سلامت ...