پسركوچولو یك كتابخانه داشت.
توی كتابخانه اش پر از كتاب بود. همه جور كتاب در این كتابخانه وجود داشت. یك كتاب هم بود كه خیلی كوچولو بود . پسر كوچولو اصلا كتاب هایش را دوست نداشت. او كتاب نمی خواند ...