مرثیه ساخته احد جنگ زاده
من و این غصه كه بابا به كجا رفت و نیامد به كه گویم ز كه پرسم كه چرا رفت نیامد چه غریب است و پریشان شب تاریك اسیران سر مردان به سر نی سر زنها به گریبان نفسی آه اسیرن نفسی داغ ...