باكلام و بی كلامِ ترانه ی پاپ
مثه اون قناری كه چشماشو هر روز به اون صفحه ی صاف آبی می دوزه مثه شمع روشن كه استاد عشقه می دونه می میره ولی باز می سوزه یه جایی یه گوشه شاید روی یه تخت یه اسطوره ی صبر یه تنهای تنها كنار یه ...