تصنیف عارفانه
گفتم: چشمم ، گفت: به راهش میدار گفتم: جگرم ، گفت: پرآهش میدار گفتم كه دلم ، گفت: چه داری در دل ؟ گفتم: غم تو ، گفت: نگاهش میدار از خاك درت رخت به اقامت نبرم و ز دست غمت جان به سلامت نبرم ...