تصنیف بیات زند، 1396
با چشم گل می خوانمت باغ بهارآور تویی آن عشق سبز بی خزان در جان من مادر تویی با تو به راه افتاده ام در كوچه های زندگی روز نخست از تو شنید این دل نوای زندگی چشمان مهرانگیز تو در خاطراتم روشن است ...