تكخوانی علیرضا افتخاری ، 1384
شب خیـز كه عـاشقان به شب راز كنند گـرد در و بام دوست پـرواز كـنند هـر جا كه دری بــود به شب در بندند الا در دوست را كـه شب باز كننـد یا رب مكن از لطف پریشان ما را هر چند كه هست جرم و عصیان ...