تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی و بی كلام همین تصنیف
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی عاشق شو ار نه روزی كار جهان سر آید ناخوانده نقش مقصود از كارگاه هستی سلطان من خدا را زلفت شكست ما را تا كی كند سیاهی چندین درازدستی ...