لونا چشماش ضعیفه و باید عینك بزنه.
اون پیش چشم پزشك رفت و یه عینك گرفت. ولی لونا اصلا عینك اش رو دوست نداره. اون یه شب خواب می بینه كه بدون عینك همه چی رو خوب می توئنه ببینه. فردای اون روز، لونا عینك نمی زنه ولی یه اتفاقایی می ...