كتاب گویای «قلم سرنوشت» خودنگاشتی از «جعفر شهری» است كه به شرح دوران میانسالی خویش میپردازد.
راوی تعریف میكند كه چگونه در خانهی بهقول خودش «شوهر ننه» عذاب میكشید. او گفت كه آن مرد تاب دیدن او را نداشت و همواره مادرش را آزار میداد. با حرفهایش به او سركوفت میزد و نمیگذاشت لقمهی راحت ...