تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
بخت آیینه ندارم كه در او می نگری خاك بازار نیرزم كه بر او می گذری من چنان عاشق رویت كه ز خود بی خبرم تو چنان فتنه ی خویشی كه ز ما بی خبری گفتم از دست غمت سر به جهان در بنهم نتوانم كه به ...