تصنیف عارفانه
هر عاشقی شام و سحر یاد رخ یارش كند خوشتر ز خورشید فلك ، روشن شب تارش كند هر گه نگاهی از كرم بر عاشقی كرد آن صنم از هر غم و رنج و الم آسوده افكارش كند گفتم الهی در سخن گامی چنین دلكش ...