تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم كردند باده از جام تجلی صفاتم دادند چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب قدر كه این تازه براتم دادند ...