تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی با گویش شیرازی
سحر شد ماه سیمینم نیومد شدم فرهاد و شیرینم نیومد روان شد چشمه ی اشكم به صحرا ولی آهوی مشكینم نیومد بگو بارون بباره گل از صحرا برآره كه یارم پا به دشت گل گذاره اگه روزی ببینم دل برآیه ...