تصنیف در دستگاه چهارگاه و بی كلام همین قطعه
دست از طلب ندارم تا كام من برآید یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر كز آتش درونم دود از كفن برآید بنمای رخ كه خلقی واله شوند و حیران بگشای لب كه فریاد ...