تصنیف در آواز افشاری
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی كه حضور و غیبت افتد دیگران روند و آیند و تو همچنان كه هستی چه حكایت است فراقت كه نداشتم ولیكن تو چو ...