ترانه ساخته محمد نصرتی، 1389
غروب است و از درد پنهان پرم به گیسوی باران گره می خورم به مهر تو ای قبله ی آرزو دگر بره با جان گره می خورم دلم شعله ور از غم روزگار مشامم پر از عطر دیدار یار در این كوچه های سراسر غبار ...