ترانه ساخته میلاد محمدی مطلق، 1384
شگفته شعله ای ناگاه یخ بسته شگفتا تو در آن هنگانه ی سردی تو بودی آیا تو نشستم تا بیایی شور مجنون می وزید از من دلی آورده بودم نذر ویران گشتن اما تو تو گرم داستان صید و من سر تا به پا آتش نفهمیدم ...