تصنیف از محسن حسینی، 1393
رسیدم از راه با یك بغل آه با این دو چشم گریان منو نماز باران بعد از صبوری هجران و دوری جان می رسد به جانان در وادی خراسان طاقت ندارد تا سر گذارد در كنج ایوانت با چشم گریان با اشك لرزان دستم ...