تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
سحر چون خسرو خاور علم بر كوهساران به دست مرحمت یارم در امیدواران زد من از رنگ صلاح آن دم به خون خود بنشتم دست كه چشم باده پیمایش صلا بر هوشیاران زد خیال شهسواری داشت و ناگه شد دل مسكین خداوندا ...