تصنیف در فضای موسیقی دستگاهی
دوش بی روی تو آتش به سرم بر می شد و آبی از دیده می آمد كه زمین تر می شد تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز همه شب ذكر تو می رفت و مكرر می شد چون شب آمد همه را دیده بیارامد و من گفتی اندر ...