پدر كیانا و آدرینا سیگار می كشید.
پدر، خیلی سرفه می كرد. دخترها می خواستند كاری كنند تا پدرشان دیگر سیگار نكشد. زیرسیگاری هم دیگر از دست سیگارهای پدر دخترها خسته شده بود ...