زمستان بود و دختر كوچولو داشت آدم برفی درست می كرد.
دخترك داشت برف ها را جمع می كرد تا آدم برفی درست كند كه یك جفت دستكش تمیز و قشنگ پیدا كرد. دختر كوچولو دستكش را برداشت و پیش پدربزرگش رفت ...