علی كوچولو یك برادر یك ساله داشت.
صبح ها وقتی مادر علی به نانوایی می رفت، علی كوچولو از برادرش نگهداری می كرد. یك روز مادربزرگ علی به خانه ی آنها آمد. علی كوچولو خیلی خوشحال بود. مادربزرگش هم خوشحال بود چون علی با برادرش با احترام ...